حسامحسام، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
پیوند من و بهترینمپیوند من و بهترینم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

حسام حس خوش زندگی

یک سال و یک روز

حسام گلی میگه: بیب بیب     بیب بیب  برید کنار من دارم میام دیگه اقایی شدم برای خودم من دیگه یه مرده یک سال و یک روزم دیگه نی نی کوچولو نیستم واسه همین یکسالگی مو سوار ماشین کوچولوم میکنم تا بره و مامان بابام بفهمن که من دیگه میخوام بزرگ بشم بای بای یکسالگی       هوراااااااااااااااااااااااااااااا دامببببببببببببببببببب       ...
18 اسفند 1394

زادروزت مبارک نازنینم

یه دست و جیغ و هورا واسه یه آقای دوست داشتنی تولدت مبارک حسام جانم انشاله سالیان سال عمر با عزتی داشته باشی و عاقبت بخیر بشی عزیزم حسام پارسال در چنین روزی صبح ساعت 8:45 بدنیا اومد و دنیامونو شیرین کرد چه خوبه که هستی و رنگ تازه ای به خونمون دادی خدارو بخاطر لطف بزرگش بینهایت سپاس همسرم:سالروز پدر شدنت مبارک مهدیه جانم :سالروز مادر شدنت مبارک حسام نازم:سالروز میلادت مبارک دیشب یکی از بهترین شبهای زندگیم و برام ساختی بی نهایت حس خوبی داشتم مرسی که پا به دنیامون گذاشتی نازنینم بالاخره بعد 5 روز قیچی قیچی کردن کارم تموم شد و تونستم برات یه تم ساده و جمع و جور و صد البته با عشق درست کنم اگر بدونی چقد...
17 اسفند 1394

قربون قدمهای کوچولوت

من اومدم با یه خبر خوببببببببببببب قند عسلم بالاخره بعد کلی تقلا کردن در سن 11 ماهو 21 روزگیش راه افتاد هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا صبح که از خواب پاشدی بهت صبحانه دادم بعدش اومدم پیش هم نشستیم که بازی کنیم دستت رو روروئکت بود وایستاده بودی که یه دفعه اومدی سمتم و تقریبا دومتری راه رفتی و من کلی ذوق کردم و زود به بابا زنگ زدم و این خبرو بهش دادم وکلی خوشحال شدیم اولش که خواستی راه بری ذوق داشتی و یه کم که راه میرفتی میفتادی ولی الان که 11 ماهو 25 روزته خیلی خیلی پیشرفت کردی و خیلی کم پیش میاد که بیفتی البته نمیفتی خودت...
13 اسفند 1394

عکسای 11 ماهگی

سلام به پسر شیطونم  مامانی الان که شروع کردم به نوشتن شما تو خواب نازی امشب شما 11 ماهو 11 روزته که اومدم عکساتو بزارم تو وبلاگت و اینم بگم که کولاک کردی خیلی خیلی شیطونی کردی خرابکاری و ... بعد مدتها رکورد زدی یعنی 9ساعت بکوب بیدار بودی و دائم در حال شیطنت و اینور اونور رفتن اصلا آروم یه جا نمیشینی!!! خسته نباشی جونم خوب از کارای این ماهت بگم که با ورودت به 11 ماهگی ایستادن رو دو تا پاهات و یاد گرفتی و تایم ایستادنت روز به روز داره بیشتر میشه و مامان و بابا ذوق زده خیلی دوس دارم تا عید راه بیفتی انشالله که اینطورم میشه وامروز که 11 روز از 11 ماهگیت میگذره بعد اینکه وایستادی تونستی یه قدم به جلو برداری ولی بعدش زود نشستی انگار ت...
28 بهمن 1394

جان جانانم 11 ماهگیت مبارک

هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا 11 ماهگیت مبارک قند عسل 1 ماه دیگه تولدته عزیزم ماشالله چه بزرگ شدی وچقدر اینروزا خوب گذشت حسامم تاالان که11  ماهشه 6 تا مروارید خوشگل داره و دوباره چند روزه علائم دراومدن مروارید جدید پیش اومده حسامی مامان ازت چنتا عکس گرفته درسته خیلی هنرمندانه نیس ولی با عشق و کلی ذوق ازت گرفتم انشالله سالیان سال عمر مفید و با عزتی داشته باشی و امیدوارم عاقبت بخیر بشی هیچ دعایی بهتر از این نمیتونه باشه برات از ته دلم خوشیتو میخوام     آخجون الان از جا درش میارم خوب حالا نوبت این یکیه دوست داریم ماه تا...
18 بهمن 1394

دیدار با بزرگ فامیل.رویش چهارمین مروارید.کوتاهی مو

پسر قشنگم برای هر کدوم از این توضیحات باید پست جدا میزاشتم ولی باور کن انقدر وقت کم میارم اصلا هم نمیدونم روز و شبم چطور میگذره همش با تو سرگرمم خیلی هم شیطونی میکنی همش باید دنبالت باشم ببینم چیکار میکنی کجا میری که مبادا خدایی نکرده زمین بخوری.خیلی هم بهم وابسته ای جالبه برای خودت بازی میکنی تا میام از پیشت تکون بخورم گریه میکنی نمیزاری به کارام برسم حتی برای خودم به سختی غذا درست میکنم شبم که میشه منتظر میشم بابا بیاد بعد مشغول غذا درست کردن میشم یه چند وقت بود که غریبه میدیدی گریه میکردی ولی خداروشکر این عادت از سرت افتاد و الان دیگه گریه نمیکنی اول یه کم تو بغل خودم نگهت میدارم تا عادت کنی بعد میزارمت زمین و به راحتی بغل همه میری همینط...
3 بهمن 1394

اواخر 9 ماهگی ورویش سومین مروارید

با یه کم تاخیر اومدم هفته ی پیش رفتیم خونه حاجی بابا خیلی هم بهمون خوش گذشت اونجام دست از شیطنت برنداشتی یا سرت تو لباسشویی بود یا همش تلفن به دست بودی یا دره کابینتارو باز میکردی البته یه روزم دره کابینتو باز کردی روغنو برداشتی شانس آوردم درش کیپ بود ولی یه کم خودتو روغنی کردی و در آخر کاری کردی که جلوی تی وی  و پوشوندیم به چیزی دست نزنی همش دست مینداختی وسایل دورشو بر میداشتی آی شیطونک تو پست قبلی که اواخر هشت ماهگی و وروده 9 ماهگیت بود اسهال شدید گرفتی تا 17 روز ادامه دار بود تشخیص به ویروس داده شد یه چند روز بعدش دیدم دندون نیش بالا درومده خیلی تعجب کردم فک نمیکردم قبل خرگوشیا دندون نیش درمیاد اخه همیشه فقط خرگوش بال...
17 دی 1394