نیم سال ونیم ماهگیت پسمل دوست داشتنی
6 ماه و 7 روزت بود که برای اولین بار سینه خیز رفتی
انقدر بلا شدی که به همه جا سرک میکشی
هنوز کامل نمیتونی بشینی باید حواسم بهت باشه چند ثانیه میشینی بعد میفتی
6 ماه و 16 روزت بود که برای اولین بار روروئکتو به سمت جلو بردی
رو سطح صاف خیلی راحت میتونی به سمت جلو وعقب ببری ولی رو فرش یه کم مشکله برات
تازه یاد گرفته بودی و کلی ذوق داشتی فدای ذوق کردنت
اینم نشستن چند ثانیه ای
نبینم گریه تو عزیز دلم اینجام از بغلم گذاشتمت رو تخت گریه کردی لوس من
6 ماه و27 روز
قربون خنده هات برم خنده که چه عرض کنم قهقهه
فرشته ی من این ماه خیلی پیشرفت داشتی
سینه خیز رفتنت دیدن داره تو هر قسمت از خونه دوس داری بری و ببینی چه خبره
خیلی خیلی کنجکاوی میکنی میخوای از همه چی باخبر باشی اکثرا وقتی بهت شیر میدم دور و اطرافم کسی باشه نمیخوری میخوای ببینی چه خبره چیکار میکنه منم دستمو جلو صورتت میزارم که نفهمی کی در رفت و امده
سرو صدات خیلی زیاد شده به زبون نی نی ها آواز میخونه خیلی سحر خیزی الان چند وقته 7 صبح بیدار میشی و اواز میخونی بعد شروع میکنی به جیغ کشیدن و سر وصدا کردن
روروئکتو خیلی دوس داری وقتی میشینی خوشت میاد و من میتونم به قسمتی از کارام برسم ولی نمیزارم زیاد توش بمونی چون نشستنت هنوز کامل نشده
روابط اجتماعیت خیلی خوبه بغل همه میری لبخند میزنی از خدامه همینطوری بمونی اگر به همین رفتارت ادامه بدی بهت قول میدم برات جایزه بخرم