هفت ماهگیت مبارک فرشته ی مامان
هفت ماهگیت مبارک پسر بینظیرم انشالله 70 سالگیت
عزیزم قشنگم نفسم عمرم 16 مهر روز کودک بود و با یک روز تاخیر روزت مبارکککککک
نه اینکه فکر کنی یادم رفت نه!چون امروز میخواستم برات پست بزارم ترجیح دادم همین امروز این روز خجسته رو بهت تبریک بگم
البته دیروز تو گوشت زمزمه کردم خودت که شاهدی
امروز خیلی لجبازی کردی اصلا دوست نداشتی ازت عکس بگیرم
همش میخواستی سنگ هارو برداری من نمیزاشتم لج میکردی
اینجا چون نزاشتم خودتو لوس کردی
مجبور شدم سرگرمت کنم دوباره عکس بگیرم
این گل قشنگو آناهیتا روزی که بدنیا اومدی برات آورده بود
خیلی دوست داشتم یه عکس با این گل داشته باشی ولی قبول نکردی
منم به همین عکس قناعت کردم
خلاصه موفق نشدم یه عکس خوب ازت بگیرم دلمم نیومد بیشتر از این اذیت بشی
همیشه بخند عزیزم من طاقت گریه هاتو ندارم
پسر گلم نشستنت نسبت به قبل بهتر شده ولی بازم باید مراقبت باشم
خیلی زبلی دیگه سعی میکنم نزارم سینه خیز بری چون خیلی انرژی از دست میدی
الان حرکتت یه چیزی بین سینه خیز و چهار دست و پاست
دستتو رو مبل که میزاری میتونی چند لحظه وایستی
خیلی بد خواب شدی شبا خیلی بیدار میشی همش این پهلو اون پهلو میشی
بعد ب حالت دمر میشی و میخوای تو حالت خواب سینه خیز بری که من زود برمیگردونمت
نمیدونم شاید میخوای دندون در بیاری
جونم فدات عزیزترینم